Notice: Undefined offset: 4 in /home/mahbobtarin/public_html/showmahbob.php on line 26
سید مرتضی پسندیده


Notice: Undefined variable: width_tablighpx in /home/mahbobtarin/public_html/tablighat.php on line 12




اندیشه » مراجع و بزرگان دینی » تعداد بازدید: ٢٩٧٨٧٦
سید مرتضی پسندیده
امتیاز:

Notice: Undefined variable: counter in /home/mahbobtarin/public_html/showmahbob.php on line 271
جدّ اعلای ایشان «سید دین علی شاه» نام داشت. وی اصالتاً نیشابوری و از احفاد میرحامد حسین، صاحب كتاب «عبقات الانوار» بود؛ اما پس از مدتی به ایالت كشمیر از توابع هندوستان مهاجرت نمود. فرزند وی (جدّ آقای پسندیده) سیداحمد نام داشت. او در بین سال های 1240 تا 1250 ق. در سفری كه به عتبات عالیات (نجف و كربلا) داشت، با یوسف خان، كه از اهالی روستای فرفهان خمین بود، آشنا می شود. یوسف خان كه به مقامات علمی و اخلاقی وی پی برده بود، از او دعوت می كند به خمین بیاید و به هدایت و ارشاد مردم آن دیار بپردازد. از این رو، سیداحمد راهی خمین می شود و پس از ازدواج با سكینه، خواهر

صفحه 187

یوسف خان، در همین شهر ماندگار می شود. ثمره این ازدواج مبارك فرزندانی است كه سید مصطفی یكی از آنان است.(1)

سید احمد در اواخر سال 1285 یا اوایل سال 1286 ق. در خمین درگذشت و بنابر وصیت خودش در كربلا به خك سپرده شد.(2)

سید مصطفی در طلوع آفتاب روز پنجشنبه 29 رجب سال 1278 ق. چشم به جهان گشود. هفت یا هشت سال بیشتر نداشت كه پدر را از دست داد. تحصیلات اولیه را در مكتب خانه خمین سپری نمود و كتب عربی را نزد مرحوم آقا میرزا احمد آموخت. در اوان جوانی با دختر استاد خود آقا میرزا احمد مجتهد خوانساری معروف به «آقا آخوند» ازدواج نمود. پس از آن، به همراه همسرش به نجف مهاجرت كرد و سال ها از محضر عالمانی چون شیخ انصاری بهره برد و به درجه اجتهاد رسید. در سال 1312 ق. به خمین بازگشت. او كه مشاهده می كرد خان های ظالم آن منطقه، حقّ مردم را غصب می كنند، اسلحه به دست گرفته، به مبارزه با آنان برخاست و در همین راه در روز دوازدهم ذی قعده سال 1325 ق. در بین راه خمین و ارك، به دست دو نفر از اشرار در سن 47 سالگی شربت شهادت نوشید.(3)
تولد

سید مرتضی در روز 17 شوال سال 1313 ق. (1274 ش) در شهر خمین(4) و در منزلی كه هم كنون نیز پابرجاست، چشم به جهان گشود. و در سال 1315 ق. به فاصله دو سال، برادرش نورالدین دیده به دنیا گشود و در سال 1320 ق. به فاصله هفت سال، روح الله (امام خمینی(قدس سره)) در

صفحه 188

همان خانه به دنیا آمد.

مهم ترین حادثه دوران كودكی سید مرتضی، شهادت پدر بزرگوارش بود كه به طور ناجوان مردانه ای به وسیله دو تن از خان های اطراف خمین صورت گرفت. وی ده ساله بود كه به همراه خانواده به تهران سفر كرد و مجازات اعدام قاتلین پدر خود را در میدان بهارستان تهران مشاهده كرد.(5)
تحصیل و استادان

پس از بازگشت از سفر تهران، با برادرش نورالدین شروع به درس خواندن كرد. ابتدا به مكتب ملاابوالقاسم، سپس به درس آقا میرزا محمود افتخارالعلماء، كه هردو از عالمان محلی بودند، رفتند. آقا میرزا محمود هرسال یك بار به اصفهان می رفت؛ در این مدت، مادرش به سید مرتضی و نورالدین علم هیئت، نجوم و حساب را درس می داد.(6) سید مرتضی چهارده ساله بود كه در سال 1327 ق. به اصفهان رفت و پس از استقرار در مدرسه «ملاعبدالله»، مدت هفت یا هشت سال به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی پس از اتمام دروس، به خمین بازگشت.(7)

ایشان در اصفهان درس شرایع را از حاج رضای نجفی ملایری(8) (شوهر خواهرش) فراگرفت. برای فراگیری درس مطوّل و صرف در محضر آقا میرزا علی یزدی زانوی شاگردی زد. به گفته آیة الله پسندیده، آقا میرزا علی یزدی از حافظه عجیبی برخوردار بود. سید مرتضی در محضر مرحوم محمدعلی تویسركانی(متوفّای 1329 ق) كه از مدرسین مدرسه «نیم آورد» اصفهان بود،(9) دروس سطح فقه و اصول را تلمّذ نمود و سال ها درس خارج فقه و اصول را در محضر حاج محمد صادق خاتون

صفحه 189

آبادی، كه از عالمان بزرگ آن عصر بود، ادامه داد. مدت زیادی نیز در درس حاج میرزا رحیم ارباب شركت جست و نزد وی حساب، منطق و... خواند.(10)

هنگامی كه شهید مدرّس در ایوان زیر ساعت مدرسه «سپه سالار» (مطهری كنونی) درس خود را آغاز نمود و فقه و اصول را با عالی ترین درجه تدریس می كرد، سید مرتضی نیز در این كلاس ها شركت جست.(11)

در اینجا مناسب است به زندگی دو تن از اساتید وی اشاره شود:

1 - میرزا رحیم ارباب. وی در سال 1297 ق. به دنیا آمد. وی كه در یكی از روستاهای لنجان اصفهان دیده به دنیا گشود، دروس مقدماتی را درهمان جا به پایان رسانید و برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت و از عالمانی چون: كلیشادی، میرزا بدیع امامی، سید محمد باقر درچه ای و سید ابوالقاسم دهكردی استفاده نمود. وی در خدمت مرحوم آخوند ملامحمد كاشانی انواع علوم و فنون فقه، اصول، كلام، فلسفه، ریاضی و هیئت را فرا گرفت و سال ها بر كرسی تدریس تكیه زد.(12)

2 - حاج محمد صادق خاتون آبادی. حاج میرمحمد صادق مدرس خاتون آبادی فرزند حاج میرزا حسن نایب الصدر، عالم و محققّی كم نظیر و از مدرسین بزرگ اصفهان به شمار می رفت. وی مقدمات را در اصفهان طی نمود و برای تكمیل به نجف اشرف عزیمت كرد. او در آنجا از بزرگانی مثل آخوند خراسانی و آقا سید محمد كاظم یزدی استفاده كرد. وی به آخوند خراسانی بسیار نزدیك بود و حتی در تألیف كتاب كفایه به استاد خود كمك كرد. پس از رجعت به اصفهان و برپایی كلاس درس،

صفحه 190

بسیاری از طلاب در زمره شاگردان وی وارد شدند. این مرد الهی پس از عمری تلاش در راه اهل بیت در شب 7 جمادی الاولی، سال 1348 ق. وفات یافت و در بقعه «تكیه سیدالعراقین» مدفون گردید. جزواتی در زمینه فقه و اصول و همچنین تقریرات فقهی و اصولی اساتید خود را به رشته تحریر در آورد كه تكنون به چاپ نرسیده است.(13)
اجازه اجتهاد

آیة الله پسندیده از عالمانی چون: مرحوم آقاضیاء عراقی و آیة الله حاج شیخ عبدالكریم حائری اجازه اجتهاد داشت. به همین خاطر، در زمان كشف حجاب و متحدالشكل شدن، مدركی در اثبات اجتهاد خود ارائه داد و آنان نیز جوازی صادر كردند. متن نامه شماره 150 وزارت داخله بدین شرح بود.

«شماره 150 ورقه تصدیق وزارت داخله - آقای سید مرتضی هندی (پسندیده)، مقیم خمینِ كمره، بر طبق اجازه حضرتین آقای حاج شیخ عبدالكریم حائری و آقای ضیاء الدین نجفی دامت بركاته و تصدیق اهالی، مطابق فقره 1 و 4 از ماده 2 قانون متحدالشكل بودن البسه، در پوشیدن لباس روحانیت مجاز خواهد بود. تاریخ 14 / 2 / 1309».(14)
شاگردان

آیة الله سید مرتضی پسندیده، پس از اتمام دروس در اصفهان، به خمین بازگشت و ضمن اقامه نماز جماعت، حوزه دروس فقه، اصول، كلام، منطق و نحو را تشكیل داد. البته از شمار شاگردان ایشان اطلاعی

صفحه 191

دقیق در دست نیست. امام خمینی(قدس سره) نیز كتاب های منطق و مطوّل را از برادر بزرگ خود فرا گرفت. همچنین ایشان خطّ زیبایی داشته و امام خمینی(قدس سره) از او سرمشق می گرفته است. آقای پسندیده در این باره می گوید:

«چون خطّ نستعلیق من خوب بود، (امام خمینی) نزد من مشق می كردند؛ به طوری كه خط ایشان با من شبیه بود و این شباهت به اندازه ای بود كه گاهی اتفاق می افتاد، نصف كاغذ را من می نوشتم و نصف دیگر را به ایشان می دادم می نوشت و هیچ كس متوجه نمی شد كه صاحب این خطها دو نفر است».(15)
تذكر

شاید در ذهن بسیاری این سؤال مطرح شود كه چگونه نام خانوادگی امام خمینی، «مصطفوی» و آقا سید مرتضی «پسندیده» و آقا نورالدین «هندی» انتخاب شده؛ در حالی كه هرسه برادرند؟ پاسخ این سؤال را از زبان آیة الله پسندیده می خوانیم:

«در سال 1304 ش. كه فامیل گذاری می كردند، من فامیل مصطفوی را پیشنهاد دادم، گفتند: نمی شود؛ زیرا مشابه آن هست. هندی را پیشنهاد دادم، قبول نكردند؛ امّا گفتند: ممكن است شبهه انگلیسی بودن پیش می آید (چون آن زمان هند، مستعمره انگلیس بود). احمدی را پیشنهاد دادم، گفتند: عربی است، نمی شود. چند اسم به تهران فرستادم تا دربین آنها یكی را انتخاب كنند، «پسندیده» را برگزیدند؛ ولی نام برادر دیگرمان همان هندی ماند و نام امام هم از اوّل مصطفوی بود».(16)

صفحه 192
ظلم ستیزی و پیگیری تحوّلات سیاسی و اجتماعی

سید مرتضی نیز همانند پدر روحیه ای ظلم ستیز داشت. هنوز نوجوان بود كه برای دفاع از نوامیس مردم در مقابل اشراری كه وابسته به حكومت جور آن زمان بودند، اسلحه بر دوش گرفت و به مبارزه با آنان برخاست. در جریان جنگ جهانی اول نیز برای ایستادگی در برابر قوای متجاوز انگلیس تعلیمات نظامی دید و در اردوی نظامی روحانیون منطقه شركت جست. با این كه روحیه ظلم ستیزی داشت، اما این باعث نمی شد كه سمتی دولتی (كه به معنی یاری دستگاه طاغوت بود.) بپذیرد. از این رو، هنگامی كه از سوی حكومت طاغوتی پهلوی به او پیشنهاد شد تا به ارك برود و محضر شرع (رسیدگی به امور قضایی و...) دایر كند، این پیشنهاد را رد كرد و حاضر به همكاری با دولت نشد.(17)

در جریان مبارزات با رژیم شاهنشاهی در كلاس درس روحانی مبارز و پكباخته، شهید مدرس، شركت می جست كه این، به معنای طرفداری از او و آرمان های او بود.

زمانی كه كشف حجاب در كشور به اجرا در آمد، به خاطر مخالفت های پی در پی محكمه شد.(18)

ملاقات های مكرّر ایشان با آیة الله كاشانی و سران نهضت ملّی نفت، نشان دهنده آن است كه ایشان نیز همانند برادرش امام خمینی، تحوّلات سیاسی را پیگیری می كرده است.(19) نمونه دیگر، نامه او به آیة الله العظمی مرعشی نجفی است كه در این نامه، دلسوزانه نسبت به دخالت های اوقاف در امور مذهبی هشدار می دهد؛ زیرا او دریافته بود كه اداره اوقاف حكومت شاه با احداث مدارس علمیه و واگذاری آن به

صفحه 193

طلاب، می خواهد مدیریت آنان را نیز بر عهده گیرد.(20)

آیة الله پسندیده در بیت پدری خود در خمین، زندگی می كرد و همین بیت از قدیم محلّ رجوع مردم بوده و از قداست خاصّی برخوردار است. به همین علت تمامی دستجات عزاداری در ایام سوگواری محرم، صبح روز عاشورا از تمام نقاط شهر به سوی این بیت حركت می كردند و پس از مرثیه خوانی و عزاداری در آن، به مسیر خود ادامه می دادند.

این منزل درایام مبارزه و انقلاب، محلّ تشكیل جلسات و انتشار نامه ها، پیام ها، نوارهای امام و كانون گرم مبارزه و باعث دلگرمی مردم خمین بود.(21)

هرگاه در خمین یكی از فعّالان سیاسی انقلاب، دستگیر و زندانی می شد، ایشان از نفوذ خود برای آزادی او استفاده می كرد و بارها موفق به آزادی آنان می شد. از اسناد ساوك برمی آید كه روحانیون دیگر خمین به پشتوانه ایشان به فعالیت می پرداختند؛ در یكی از اسناد ساوك چنین آمده است:

«سیدمرتضی پسندیده بین روحانیون مخالف و (امام) خمینی رابط می باشد. كلیه دستورات و اعلامیه های (امام) خمینی به نحوی از انحا به پسندیده می رسد و از طریق او در سطح كشور اجرا و توزیع می گردد.»(22)

وی با احداث سینما (كه مركز فساد بود) در شهر خمین، به شدت مقابله كرد و مخالفت صریح خود را ابراز داشت.(23)

صفحه 194
ایستادگی در برابر چپاول

پس از سال 1320 ش. كه ایران به اشغال انگلیس و روس درآمد، تمام امكانات و منابع ایران از قبیل نفت، راه آهن، كارخانجات و... به دست آنان افتاد و اشغالگران برای وابسته نگهداشتن مردم، شروع به خرید اجناس و غلاّت و ارزاق مردم كردند؛ در حالی كه فقر و تنگدستی بیداد می كرد و گرسنگی مردم به حدّی رسید كه حتی حیوان مرده و هرچیز دیگر را برای مصرف به خانه می بردند. خمین نیز در چنین شرایطی به سر می برد. آقای پسندیده می گوید:

«من به عظام الدوله، رئیس دارایی گلپایگان و خمین و خوانسار، گفتم: نمی گذارم اینجا تمام غلات و ارزاق مردم را بخرند و تاراج كنند، مگر این كه نان محل تأمین شود، اگر مازادی داشت آن وقت بخرند. او هم عیناً گزارش داد. به دنبال آن، دستوری از وزارت كشور مبنی بر تبعید من صادر شد...».(24)

هنگامی كه امام خمینی(قدس سره) رفراندوم اصلاح اراضی را تحریم كرد و علی رغم این تحریم، رژیم شاه این كار را در بهمن 1341 ش. انجام داد، كشاورزان خمین به مخالفت برخاستند و علیه این اقدام طوماری امضا نمودند كه آیة الله پسندیده از عوامل مؤثر این حركت مردمی بود. در یكی از اسناد ساوك چنین آمده است:

«... اخیراً كثر كشاورزان خمین به تحریك سید مرتضی پسندیده و... طوماری مبنی بر تحریم اصلاحات ارضی امضا نموده اند، بدیهی است دستگیری این دو نفر در این موقع، اثر تبلیغات سوء آنان را در مورد اصلاحات ارضی خنثی خواهد

صفحه 195

كرد».(25)
قیام پانزده خرداد

قبل از 15 خرداد سال 1342ش. كه سال آغاز مبارزات پرشور مردم بر ضدّ رژیم ستم شاهی است و آن روزها مصادف با ایام محرم بود، مانند سال های قبل برای برپایی مراسم سوگواری و تجدید میثاق با امام، حدود 250 نفر از عزاداران، به همراه آیةالله پسندیده از خمین راهی قم شدند. پس از چندی در عصر پانزدهم خرداد كه مصادف با دوازدهم محرم وایّام عاشورا بود، امام خمینی در مدرسه فیضیه قم سخنرانی معروف خود را ایراد كرد و پس از آن دستگیر شد. به دنبال انتشار خبر دستگیری حضرت امام، مردم خمین به قصد تخریب شهربانی به آنجا هجوم بردند كه آیة الله پسندیده مردم را از این كار بازداشت؛ اما ایشان طی یك سخنرانی كوبنده، عامل همه این اقدامات را رئیس ساوك و مقامات بالای كشور دانست. پس از سخنرانی، نوار سخنان آتشین امام در 15 خرداد پخش شد.(26)

به دنبال گزارش ساوك از این واقعه، كه در اسناد موجود است (27) ، آیة الله پسندیده به اتهام تحریك مردم خمین در ماجرای دوازدهم محرم (15 خرداد) به دادگاه احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت. یك مأمور ساوك كه به صورت ناشناس مراقب امام بود، در گزارش خود نوشته است:

«... آقای خمینی می گوید: همه می دانند كه آمدن دستجات از خمین در روزهای سوگواری مسبوق به سابقه بوده؛ به علاوه قبل از

صفحه 196

15 خرداد صورت گرفته است. بنابراین، هیچ ربطی به این پرونده ندارد. و اضافه نموده عجیب است از طرفی به من وعده استخلاص و آزادی می دهند و از طرف دیگر برادرم را در این باره به دادرسی احضار می كنند...».(28)
مدافع مرجعیت امام

طبق قانونی كه در رژیم شاهنشاهی نیز وجود داشت، مراجع از مصونیت قضایی برخوردار بودند. به همین جهت، پس از قیام 15 خرداد و دستگیری امام، بسیاری از مراجع و علما، در تهران اجتماع كردند تا با تأیید اجتهاد امام، مانع از مقاصد پلید آنان گردند. آیةالله پسندیده نیز به تهران می رود و در همین راستا تقاضای ملاقات با امام - كه در زندان پادگان عشرت آباد به سر می برد - می كند كه با چند واسطه موفق به این ملاقات می شود، به شرط آن كه در محضر امام از مسایل سیاسی سخن نراند. اما ایشان با زیركی تمام، با بیان چند جمله ساده هرچه را می خواست به امام منتقل می كند. ایشان چنین می گوید:

«(به امام) گفتم: آقای مرعشی سلام رساندند. گفتند: مگر به تهران آمدند؟ گفتم: آری، تازه آمده و در منزل آیة الله خوانساری وارد شدند. گفتم: آقای یاوری و بحرالعلوم هم از رشت آمده بودند، آیةالله آملی سلام رساندند، آقای میلانی هم آمده بودند، سلام رساندند و... تك تك اسامی علما را گفتم كه ایشان متوجه جمع شدن آنان گردند، پرسیدم: شهریه طلاب قم وصل شود؟ ایشان گفتند: مانعی ندارد. پرسیدم: آقای آملی ظاهراً تقاضا داشتند، اجازه

صفحه 197

بدهید بازارهای تهران و شهرستان ها كه تعطیل است، باز شود. امام گفتند: مگر تعطیل است؟ گفتم: آری. گفتند: مانعی ندارد. گفتم: حوزه ها هم درس را آغاز كنند؟ گفتند: آری. و...».(29)

به هرحال، این اجتماع نیز ثمربخش بود و در 2 مرداد همان سال، اعلامیه مشترك علمای مهاجر به تهران، با 36 امضاء صادر شد كه با این اعلامیه مرجعیت امام ثابت شد و از مصونیت قضایی برخوردار شدند. پس از این اعلامیه، امام آزاد و به خانه ای در داودیه تهران منتقل شدند.(30)
حضور فعال در هنگام تبعید امام

رژیم سفّك و خونخوار پهلوی با این تفكر كه پس از تبعید امام آتش قیام فروكش خواهد كرد، امام را به تبعید محكوم نمود؛ غافل از این كه یاران با وفای او، از جمله برادر ارجمندش، اجازه رسیدن به چنین هدفی را به آنان نخواهند داد. آیةالله پسندیده با فدكارهای بی مانند خویش و با وجود فشارهای مستمرّ رژیم، وكیل تامّ الاختیار امام و حلقه ارتباط مقلّدین و مبارزین با حضرت امام در تبعیدگاه بود و با تحمل رنج های فراوان، مانع از آن شد كه چراغ بیت امام، كه كانون گرم قیام بود، خاموش شود.(31)

ایشان در ایام تبعید امام امت فعالیت های مالی امام و تأمین بودجه مبارزات را برعهده داشت؛ به طور مثال مقداری از هزینه های مبارزاتی شهید اندرزگو را تأمین می كرد.(32) و با كمك مالی به خانواده زندانیان و تبعیدشدگان و پرداخت شهریه امام در حوزه های سراسر كشور، بخشی

صفحه 198

از مسئولیت های امام را برعهده داشت.

وی از طریق نامه یا هر طریق ممكن دیگر، همیشه با امام در تماس بود و همه را با تأیید امام انجام می داد. گاهی شدت جوّ خفقان به حدّی می رسید كه وجوهات را با رمز دریافت می نمود و با همان رمز جهت مصرف را نیز می فهمید.(33)

آیةالله پسندیده علاوه بر ارتباط با توده مردم، با علمای حوزه نیز ارتباط داشت. این امر از آنجا اهمیت می یابد كه وی در این ارتباطها، آنان را از وقایع آگاه می ساخت. به عنوان نمونه پس از تبعید به خمین، طی نامه ای موضوع را به اطلاع آیة الله العظمی مرعشی رساند. نامبرده با آیةالله میلانی نیز مكاتبه داشت؛ آیة الله میلانی در نامه ای در مورد تبعید امام با ایشان ابراز همدردی می كند و چنین می نویسد:

«آقای اخوی محترمتان حضرت آیة الله خمینی بر حسب وظیفه ای كه از طرف پیغمبركرم و ائمه هدی(ع) داشت و رفتار نمود و به حكم قوانین مملكتی كه برای طراز اوّل از مجتهدین است، آنچه را كه صلاح این مملكت است بگویند، بیان كرد».(34)
تبعید

تأثیر فعالیت های آیة الله پسندیده موجب شد كه رژیم شاه ایشان را، كه در منزل امام سكونت داشت، تحت مراقبت شدید قرار دهند و علناً به بازجویی از مراجعین و جلوگیری از رفت و آمد مردم بپردازند. اما فعالیت های او موجب شد كه وی را به خمین تبعید و در منزلش محصور كنند. وی پس از مدتی، بی اعتنا به حكم تبعید، به قم مراجعت و

صفحه 199

فعالیت های خود را مجدداً آغاز كرد كه این بار به اتهام برپایی مراسم سوگواری در منزل امام، دستگیر و دوباره به خمین تبعید شد؛ اما پس از مدتی مجدداً بدون توجه به حكم تبعید، راهی قم شد كه این بار نیز دستگیر و به سه سال تبعید در شهر كویری انارك محكوم و بدان جا اعزام شد؛ ولی برای چندمین بار با نادیده گرفتن حكم تبعید، به قم بازگشت. پس از چندی بار دیگر دستگیر و به دارانِ اصفهان تبعید شد و این بار با پیام امام خمینی(قدس سره) مبنی بر این كه تبعیدیان به حكم تبعید اعتنا نكنند و به شهر خود بازگردند، ایشان نیز بلافاصله روانه قم شدند.
تأثیر حضور در انارك

انارك یكی از نقاط بدآب و هوای كویر طبس و نایین است. تبعید ایشان به این شهر در 22 اردیبهشت سال 57، درسنّ 83 یا 84 سالگی رخ داد. اخلاق و صبر و استقامت وی در تبعید، چنان بود كه بسیاری تحت تأثیر رفتار او قرار می گرفتند.

آقای كشاورز (نوه ایشان) می گوید:

«ایشان در یك بالاخانه خیلی محقّر زندگی می كرد. وقتی وارد شدیم و من حالت ایشان را این گونه دیدم، اشك به چشمانم دوید. آقا كه من را این گونه دیده بودند، فرمودند: شما چرا ناراحت شدید؟ و آقای پسندیده در حالی سخن می گفت كه محكم و قرص ایستاده بود. ایشان در مدتی كه در آنجا بود تأثیر زیادی بر مردم آن دیار گذاشت؛ به حدّی كه روزی مادر بخشدار كه آقا را در خیابان مشاهده كرد، به ایشان احترام فراوانی كرد.

صفحه 200

روزی نیز همسر ریاست پاسگاه انارك در حالی كه به شدت می گریست و متأثر بود، گفت: ما دارو دسته یزید و شمر هستیم و دارودسته امام حسین(ع) را زندانی كرده ایم. و مداوماً می گفت: اگر لباسی دارید، من می شویم و اگر كاری دارید، برایتان انجام می دهم».(35)

آیة الله پسندیده در ایام حبس و تبعید امام، بارها به دادگاه فرمایشی نظامی احضار و محكمه شد؛ حتی در بعضی موارد اجازه نماز خواندن به وی را هم نمی دادند.(36)
پس از پیروزی

مرحوم آیة الله پسندیده، پس از پیروزی انقلاب اسلامی علی رغم مبارزات مستمر و مراتب علم و تجربه، همچون گذشته افتخار وكالت امام خمینی را در امور شرعی مردم، بر هر سمت و امتیازی ترجیح داد و در این سال ها بی هیچ ادعا و توقعی و بدون كمترین تغییر در مواضع و شیوه زندگی خویش، همان مسیر روشن گذشته را تعقیب نمود.(37)
فرزندان

وی دارای سه پسر به نام های ناصر، محمدرضا و تقی (38) و یك دختر به نام بدرالسادات است. داماد ایشان مرحوم حاج علی بهرامی پوری بود.(39)

از فرزندان ایشان فقط آقا ناصر از دنیا رفته است. البته مرگ وی مشكوك است و احتمال می رود كه به دست ایادی رژیم سفّك شاهنشاهی به قتل رسیده باشد.(40)

صفحه 201

بعد از وفات وی، مجلس بزرگداشتی در تاریخ 24 /6 / 1350 برگزار شد. در این مجلس مرحوم فلسفی سخنرانی كوبنده ای برضد سیاست های خصمانه شاه علیه دین، ایراد كرد.(41) امام(قدس سره) نیز مراسم بزرگداشتی همزمان در نجف اشرف برگزار كرد.(42)
رابطه امام و آیة الله پسندیده

ارتباط دیرین و مستمرّ امام با وی و اعتماد امام به صداقت و درستكاری وی، باعث شد كه هیچ كس به اندازه او در انتقال اخبار و گزارش مسائل مختلف قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با امام خمینی(قدس سره) مكاتبه نداشته باشد. تعداد نامه ها و گزارش های موجود بیش از هزار مورد است كه با مهر و محبّتی خاص نگاشته شده است. یكی از نامه ها كه نشانگر اعتماد امام خمینی(قدس سره) به مرحوم آقای پسندیده است، نامه ذیل است:

«بسم الله الرحمن الرحیم.

چون در این اوقات وصول قبوض وجوه به اینجانب و ایصال صاحبان وجوه بسیار مشكل است، لهذا به جمیع اهالی محترم ایران و افغانستان و پكستان و سایر بلاد اعلام می نماید كه مهر و امضای حضرت مستطاب حجةالاسلام والمسلمین آقای حاج سیدمرتضی پسندیده (دامت بركاته) اخوی معظم اینجانب و وكیل من در این امور به منزله مهر و امضای اینجانب است و مؤمنین هرچه وجوه از هرباب به معظم له برسانند، مورد قبول اینجانب است و بریئی الذّمه می شوند و محتاج به مهر و امضای اینجانب

صفحه 202

نیستند.

والسلام علی المؤمنین و عبادالله الصالحین، 20 شهر جمادی الثانیه 1395».

امام همیشه در نامه هایی كه برای اعضای خانواده می نوشت، برمراقبت از آیةالله پسندیده تكید می كرد و ایشان را با لفظ «حضرت آقا» نام می برد.

حتی هنگامی كه وی به انارك تبعید شده بود، امام از طرق مختلف جویای حال برادر بزرگوارش بود؛ از جمله در نامه ای می نویسد:

«... خدمت حضرت حجةالاسلام والمسلمین عمّ مكرّم سلام برسانید. برای ایشان نگران هستم. می ترسم این رفت و آمد برای مزاج ایشان ناراحتی تولید كند و موجب استراحت ایشان در قم نباشد.»

آیةالله پسندیده نیز در بیشتر نامه های رسمی، امام را با «روحی فدك» یا «جعلت فدك» خطاب می كرد كه این نكته، نشانگر ایمان عمیق وی به امام است.(43)

از لا به لای سخنان گذشته این نكته به دست می آید كه آیة الله پسندیده، بویژه در امور سیاسی، به دیدگاه های امام توجه داشت. وی نظرات خود را صریحاً بیان می كرد و از امام نیز نظر خواهی می كرد و به آنچه امام تشخیص می داد، احترام می گذاشت.(44) و حتی نظر امام را بر نظر خود مقدم می داشت؛ به عنوان نمونه بعضی اعضای جبهه ملّی یا نهضت آزادی به ملاقات آقای پسندیده می رفتند؛ اما پس از چندی، آنان را به حضور نمی پذیرد و می گوید:

صفحه 203

«برای این كه آقا (امام) میلشان نیست كه آن ها را من ارتباط داشته باشند، فهمیدم كه اینها خیلی نسبت به آقا تسلیم نیستند».(45)

و همچنین براثر منع حضرت امام، ایشان علی امینی را به خانه راه نداد.(46)

خانم زهرا مصطفوی (دختر امام) در باره احترام امام به آیة الله پسندیده چنین می گوید:

«حضرت امام برای دو نفر به طور خاص احترام می گذاشتند، چنانچه بارز بود: یكی برای خانم و یكی برای آقای پسندیده. وقتی اطلاع می دادند كه آقای پسندیده تشریف آورده اند، امام به صورت خاصی به استقبال ایشان می رفتند. وقتی از امام می پرسیدیم كه به چه دلیل این قدر به آقای پسندیده احترام می گذارید؟ می فرمودند: شما نمی دانید! آقای پسندیده نسبت به من، هم سِمَت پدری دارند وهم سمت استادی. امام مكرراً می فرمودند كه: اگر آقای پسندیده نبودند، من نمی توانستم درسم را به این راحتی ادامه بدهم؛ زیرا ایشان بدون آن كه من دغدغه زندگی را داشته باشم، زندگی مرا با نظارت بر اموال خمین اداره می كردند».(47)

امام هیچ گاه جلوتر از برادر راه نمی رفت؛ به گفته آقای پسندیده، امام فقط دوبار جلوتر حركت كرد كه آن هم علت داشت. در واقعه زیر اوج احترام امام به برادرش نمایان است:

هنگامی كه هواپیمای حامل امام در سال 57 در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست، آقای پسندیده به داخل هواپیما می رود تا احوال امام را

صفحه 204

بپرسد. هنگام پیاده شدن، امام حاضر نمی شود كه جلوتر از برادرش از پلكان هواپیما پیاده شود. از این رو، ابتدا آقای پسندیده از هواپیما پایین می آید و سپس امام به جمع ملت عزیز ایران می پیوندد.(48)
خصوصیات اخلاقی

باوجود این كه ایشان وكیل تامّ الاختیار امام در وجوه شرعی بود، هیچ گاه از این اموال استفاده نكرد. هنگامی كه امام مبلغی پول برای ایشان ارسال كردند، ایشان پیغام داد كه اگر از وجوه شرعی است، قبول نمی كنم. لذا امام از اموال شخصی خود برای ایشان مبلغی را فرستادند.

از خصوصیات دیگر ایشان انس با قرآن و كثرت تلاوت آن بود.

سجاده ایشان چه در قم و چه در جماران همیشه پهن بود. میان هر نمازی، قسمتی از وقت خود را به قرائت قرآن می گذراند.(49)
آیة الله پسندیده از منظر دیگران

آیة الله توسلی:

«ایشان فردی بودند بسیار مؤدّب. در زمانی كه در خمین بودند، هیچ گاه نبود كسی بر ایشان وارد شود و بدون عبا و عمامه در مجلس، و اگر چه ملاقات كننده یك نفر باشد، حاضر شوند. از جهت نظافت نیز كمتر كسی را نظیر ایشان دیدم».

آیة الله استادی:

«وقار، اصالت، دقت، و دیانت، تیزهوشی و آگاهی های فراوان سیاسی، بی توجهی در جهات مادی و خلاصه، آقایی و بزرگواری امام امت را می توانستیم در او ببینیم.»

صفحه 205
محمد رضا پسندیده (فرزند ایشان):

«افرادی كه گرفتاری پیدا می كردند از هرجهت، خدمت آقا می رسیدند و آقا نسبت به همه در حدّی كه می توانستند، كمك می كردند و عمدتاً نامه هایی را ایشان می نوشتند برای رفع گرفتاری افراد. در مرقوماتی كه داشتند یك دفعه خدمت امام گفته بودند كه آقا از این توصیه ها می كنند. حضرت امام فرمودند كه آقا! شنیدم كه سفارش برای افراد می رسد؟ ایشان گفتند: در نامه ها همیشه سفارش به رعایت قانون و حق و شرع است؛ یعنی به آن كس كه می نویسند، شما مطابق با قانون و شرع نسبت به این كار رسیدگی بكنید، توجه بكنید. امام فرمودند كه: خوب، این اشكال ندارد.

از خصوصیات دیگر ایشان تحمل خارج از اندازه ماها بود. آقا خیلی تحملشان زیاد بود، چه تحمل روحی و روانی، چه تحمل جسمی؛ نمی شد یك وقتی از ایشان احوالی بپرسید، در عین ناراحتی جسمی شدید، ناراحتی شان را ابراز كنند. می گفتند: نه، الحمدلله خوبه. همین اواخر پایشان هم شكسته بود، استخوان انتهای ران جدا شده بود، اصلاً شكایت نمی كردند، گله نمی كردند، اظهار درد نمی كردند».(50)
آیة الله مسعودی خمینی:

«ایشان از افراد بسیار صبور و شكیبا بودند... حتی فرزند و پسر بزرگ ایشان كه در راه اسلام از بین رفت، ایشان كوچك ترین گله ای نداشت. آیة الله پسندیده از متانت خاصّی برخوردار بود. از هركس، كوچك تر و بزرگ تر با احترام و ادب پذیرایی می كرد. ایشان به تجملات بی اعتنا بود.

صفحه 206

در سال 1340 ش. من دیده بودم یك چمدان كوچك داشت كه همراه می برد و می آورد. تا آخر عمر همان چمدان را داشت و با آن كه مندرس شده بود، می گفت: لزومی ندارد كه عوض شود. در عین حالی كه وجوهات زیادی از امام در دست ایشان بود».(51)
آقای قرهی

«باوجود این كه سنّ ایشان نزدیك 90 سال بود، هیچ گاه قبل از نماز افطار نمی كرد».(52)
غروب

آیة الله پسندیده پس از سپری كردن عمری طولانی در راه تحصیل و مبارزه علیه استعمار و استبداد و خدمت به انقلاب و مردم ایران، شب چهارشنبه، شب اوّل ماه رجب 1417 ق. مصادف با 23 آبان سال 1375ش. در سنّ 104 سالگی دارفانی را وداع گفت و به ملكوت اعلی پیوست.(53)

پیام مقام معظم رهبری(حفظه الله)

پس از این حادثه غم انگیز، مقام معظم رهبری پیامی به این شرح صادر كردند:

«بسم الله الرّحمن الرّحیم. انّا لله و انّا الیه راجعون

برادر بزرگ و بزرگوار امام راحل عظیم الشأن: جناب حجةالاسلام آقای حاج سید مرتضی پسندیده پس از عمر با بركتی كه یكسره بر تقوا و پكدامنی سپری شد، به دیار باقی و دیدار احبّه و اولیاء شتافت. رحمت و فضل خدا بر او و ثنای پرهیزكاران وپكدامنان نثار او باد!

صفحه 207

این روحانی شریف و امین و شجاع و صادق برای امام كبیر ما در یك دوره، همچون پدر و سرپرستی مهربان و دلسوز و مصلحت اندیش، و در یك دوره، همچون رعیت و پیروی مؤمن و فرمان پذیر و مطیع بود. این افتخار برای او بس كه بزرگ ترین انسان زمان ما همواره او را بزرگ و گرامی می داشت و به او احترام می كرد؛ از او راضی بود و به حفظ رضایت او اهتمام می ورزید. این موجود عزیز و مكرّم كنون از میان ما رفته و به جوار رحمت و مغفرت حق تعالی پیوسته است. تكریم یاد و نام امام عظیم الشأن مقتضی تكریم و تجلیل اوست. اینجانب این مصیبت را به بیت شریف و معزّز امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)،بویژه به فرزندان و بازماندگان محترم آن مرحوم، صمیمانه تسلیت می گویم و علوّدرجات آن روحانی عالی قدر را از خداوند متعال خواستارم»(54)
نماز و تدفین

پس از تشییع، آیة الله العظمی بهجت بر پیكر پك این مرد الهی نماز گزارد. آن گاه بدن پك وی در میان غم و اندوه بستگان و مریدان امام در حرم مطهر حضرت معصومه(س)، مسجد بالاسر به خك سپرده شد.(55)
مراسم یاد بود

از سوی مقام معظم رهبری و حاج سید حسن خمینی، مجلس یادبودی در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار شد و مقام معظم رهبری با حضور در این مجلس، یاد و نام آن عزیز را گرامی داشتند.

صفحه 208

در مسجد اعظم قم نیز مراسمی به همین مناسبت برگزار شد كه آیات عظام در این مجلس شركت جستند. آیة الله فاضل لنكرانی نیز پیامی به همین مناسبت به بیت امام ارسال داشت.

در خمین نیز مراسم یادبودی برگزار شد. (56)
پی نوشت ها:

1 - فرازهای فروزان، غلامرضا گلی زواره، اوّل، 1379، حضور، قم، ص 22 .

2 - خاطرات آیة الله پسندیده، محمدجواد مرادی نیا، حدیث، تهران، اوّل، 1374، ص 8 .

3 - همان، ص 14 و فرازهای فروزان، ص 25 .

4 - یاران امام به روایت اسناد ساوك، كتاب سیزدهم، زبان گویای اسلام، مركز بررسی اسناد تاریخی، 1378، ص 66 و روزشمار انقلاب اسلامی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، 1377، ج 2، ص 458 .

5 - خاطرات آیة الله پسندیده، ص 44 .

6 - آیة الله پسندیده در خاطراتش می گوید: ما به او «آخوند» می گفتیم اطلاعات بیشتری در مورد این زن به دست نیامد .

7 - خاطرات آیة الله پسندیده، ص 49-44 .

8 - فرازهای فروزان، ص 24 .

9 - گلزار مشاهیر، زندگینامه درگذشتگان مشاهیر ایران 1358 تا 1376، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، مریم آقا شیخ محمد و سعید نوری نشاط، اول 1377، ص 22 و تذكرة القبور، دوم، 1348 ش، كتابفروشی ثقفی، اصفهان، ص 182 .

10 - خاطرات آیة الله پسندیده، ص 24 .

11 - دیدار با ابرار، شهید مدرس؛ ماه مجلس، غلامرضا گلی زواره، مركز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، اول، 1375، ص 50 و 51 .

12 - دایرة المعارف تشیع، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سوم، 1375، ج 2، ص 52 .

13 - تذكرة القبور، ص 379 و 380 .

14 - خمین در گذر تاریخ، محمد جواد مرادی نیا، 1380، ص 118 و 119 .

15 - خاطرات آیة الله پسندیده، ص 50 و روزنامه اطلاعات، ویژه نامه، 26/8/1375، ص 1 .

16 - خاطرات آیة الله پسندیده، ص 53 .

17 - همان، ص 49 .

18 - گلزار مشاهیر، ص 22 .

19 - روزنامه اطلاعات، ویژه نامه 26/8/1375، ص 1 و 3 و گلشن ابرار، ج 2، ص 565 .

20 - اسناد انقلاب اسلامی، ج 2، ص 199 .

21 - خمین در انقلاب، بررسی رخدادهای انقلاب در خمین 40 تا 57، محمدجواد مرادی نیا، اول، 1377، نشر عروج، ص 29 و 67 و خاطرات آیت الله یزدی، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی، اول، 1380، ص 217 و 218 .

22 - جلوه محراب، مركز بررسی اسناد تاریخی، 1378، ص 443 .

23 - خمین در انقلاب، ص 80، 119 و 316 .

24 - خاطرات آیة الله پسندیده، ص 93-90 .

25 - خمین در انقلاب، ص 27 .

26 - همان، ص 36، 39- 41 .

27 - همان، ص 42 .

28 - همان، ص 39 و 40 .

29 - خاطرات آیة الله پسندیده، ص 102 .

30 - خمین در انقلاب، ص 50 .

31 - ویژنامه اطلاعات 26/8/75، ص 1 .

32 - حماسه شهید اندرزگو، مركز اسناد انقلاب اسلامی، ص 50، 1379 .

33 - خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، مركز اسناد انقلاب اسلامی، اول، 1376، ص 80 .

34 - نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، مركز اسناد انقلاب اسلامی، دوم، 1377، ص 65 و اسناد انقلاب اسلامی، ج 2، ص 199 .

35 - نشریه حضور، ش 17، پاییز 1375، ص 359، (با اندكی تغییر) .

36 - ویژه نامه اطلاعات 26/8/75، ص 1 و روزشمار انقلاب اسلامی، ج 3، ص 309 .

37 - ویژه نامه اطلاعات، ص 1 .

38 - رازتوفان، یادنامه آیة الله سید مصطفی خمینی، واحد پژوهش های تاریخی، بنیاد انقلاب اسلامی و نشر ذرّه، 1376، ص 94 .

39 - خمین در گذر تاریخ، ص 17 .

40 - مصاحبه با آقای قرهی .

41 - خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، مركز اسناد انقلاب اسلامی، اول، 1376، ص 321 .

42 - مصاحبه با آقای قرهی .

43 - نشریه حضور، ش 17، پاییز 1375، ص 346 و 347 .

44 - ویژه نامه اطلاعات، 26/8/75، ص 2 .

45 - نشریه حضور، ش 17، پاییز 1375، ص 360 .

46 - زبان گویای اسلام، ص 674 .

47 - ویژه نامه اطلاعات، 26/8/75، ص 4 .

48 - نشریه حضور، ش 17، پاییز 1375، ص 362 .

49 - ویژه نامه اطلاعات، 26/8/75، ص 3 .

50 - نشریه حضور، ش 17، پاییز 1375، ص 358 - 356 .

51 - همان، ص 361 .

52 - مصاحبه با آقای قرهی .

53 - روزنامه اطلاعات، 23/8/75 .

54 - همان .

55 - نشریه حضور، ش 17، پاییز 1375، ص 363 .

56 - همان، ص 364 و ویژه نامه اطلاعات، 23/8/75 .


توجه: از آنجا که درج مطالب در سایت "محبوبترین‌ها" برای همه کاربران آزاد می باشد، از همه کاربران محترم تقامندیم؛ در صورت مشاهده مطلبی خلاف واقع، غیرقانونی و یا منافی فرهنگ و اخلاق ایرانی و اسلامی در هر یک از پروفایل‌ها، از طریق بخش "تماس با ما" سایت مدیریت سایت را در جریان بگذارید.
 روابط عمومی سایت محبوبترین‌ها
Share


Notice: Undefined variable: width_tablighpx in /home/mahbobtarin/public_html/tablighat.php on line 12



صفحه اصلی | ارتباط با ما | درباره ما | خبرنامه | جستجو | نقشه سایت | RSS
محبوبترین‌های سیاسی | محبوبترین‌های ورزشی | محبوبترین‌های هنری | محبوبترین‌های اقتصادی | محبوبترین‌های دانش | محبوبترین‌های اندیشه | محبوبترین‌های فرهنگ و ادب | محبوبترین‌های ارتباطات | محبوبترین‌های تاریخ و جامعه | محبوبترین‌های بهداشت
Notice: Undefined variable: linktop1 in /home/mahbobtarin/public_html/bottom.php on line 28

سید مرتضی پسندیده

محبوبترین‌ها,مشاهیر ایران,بیوگرافی نخبگان,جدیدترین اخبار,محبوبترین‌چهره‌ها,محبوبترین‌های سیاسی,محبوبترین‌های ورزشی,محبوبترین‌های هنری,محبوبترین‌های اقتصادی,محبوبترین‌های پزشکی,محبوبترین‌های فرهنگی,محبوبترین‌های دین و اندیشه,محبوبترین‌های رسانه و ارتباطات,محبوبترین‌های علم و دانش,محبوبترین‌های تاریخ و جامعه,